چهارشنبه هفته گذشته بود که علی کفاشیان، در یکی از آخرین روزهای ریاستش بر فدراسیون فوتبال ایران، به سالن همایشهای هتل ارم رفت تا از لباس تازه تیم ملی فوتبال ایران رونمایی کند؛ لباسی که محصول شرکت خدمات ورزشی پارس (نماینده انحصاری جیووا) است. آقای رییس مثل همیشه خندان بود و بنابراین به مانند همیشه نمیشد حدس زد که این خندهرویی پوششی است بر یک رونماییِ عجیب و غریب از یک لباس عجیب یا نه، او استایل همیشگیاش را حفظ کرده است! مراسم از این رو عجیب بود که هیچیک از اعضای تیم ملی، نه بازیکنان و نه مربیان، در این مراسم حاضر نبودند و لباس هم از این رو عجیب بود که هیچ ویژگی و خاصیت و خلاقیتی در طراحی آن دیده نمیشد. همان روز در کانال تلگرامی «مدآنلاین» از این لباس نوشتیم، اما حالا با گذشت چند روز رونمایی از این لباس، دچار حاشیههایی قابل پیشبینی و ماجراهایی شده است. مثلا امروز روزنامه «خبرورزشی» تیتر زده است: «رونمایی از زیرپیراهن تیم ملی!» تا اینگونه، انتقاد از طراحی این لباس را به اوج تندی و گزندگی رسانده باشد. این روزنامه پا را از انتقاد فراتر برده و نوشته که فدراسیون با انتخاب چنین پیراهنی چوب حراج به آبروی فوتبال ایران زده. یکی دیگر از تیترهای جالب این روزنامه، به گفتوگو با عباس ترابیان عضو کمیته بازاریابی فدراسیون فوتبال مربوط است که انتقادها از لباس تیم ملی را خطی دانسته است!
اما گذشته از این انتقادهای رسمی، شبکههای اجتماعی نیز پر شدهاند از انتقادها و تمسخر لباس تازه تیم ملی؛ در یکی از این شوخیها که بسیار هم دست به دست شده، گفتهاند که پیراهن تیم ملی را از روی دیوار مهربانی جمع کردهاند! عدهای هم با زیرپیراهن و شورت ورزشی عکس گرفته و منتشر کردهاند با این توضیح که لباس تیم ملی را پوشیدهاند! به این انتقادها در سرمقاله «خبر ورزشی» نیز اشاره شده است: «آیا پیراهن جدید تیم را دیدهاید؟ حتماً دیدهاید. پیراهنی که قرار است تنپوش نمایندگان یک کشور در جوامع بینالملل باشد دست به دست در کانالهای جوک و سرگرمی میچرخد و سوژه خنده ملت شده است. در این مقال كاری نداریم كه چرا لباس مقدس تیم ملی بیشتر شبیه زیرپیراهنی است تا پیراهن و چه بلایی سر تیم ملی آمده كه حتی پوشاكش هم اینچنین حقیرانه طراحی و تولید میشود اما نمیتوانیم ساده از كنار مدیریتی كه این برند را انتخاب و این مراسم مضحك را برگزار كرد، بگذریم. متأسفانه مراسم رونمایی نه تنها در حد نام ایران نبود بلكه نشانی هم از تیم ملی نداشت. نه بازیكنی، نه مربی، نه... اما تا دلتان بخواهد مدیران مسئول و غیرمسئول در آن دیده میشد. مدیریت دیمی كه چندان نیاز به شرح و وصف ندارد، هنر آقایان در مدیریت غیراستاندارد مثل روز برای همه روشن است اما فرصتطلبی دوستان جای بحث دارد كه نمونهاش در انتخاب اسپانسر پوشاك تیم ملی به وضوح هویداست؛ انتخابی عجولانه و البته به زعم نگارنده با برنامه آن هم در آخرین روزهای مدیریت كنونی فدراسیون و در شرایطی كه تیم ملی تا شهریور بازی ندارد و مدیریت جدید فدراسیون میتوانست سر فرصت انتخاب مناسبتری برای تیم ملی داشته باشد. حالا خودتان قضاوت كنید این همه عجله در انتخاب حامی «مالی» كه پیامدش طراحی فاجعهبار پیراهن تیم ملی و برگزاری مراسمی دور از شأن فوتبال ایران بود از كجا آب میخورد».
البته اینها همه در حالی است که در همین روزهای جنجال بر سر پیراهن تازه تیم ملی فوتبال، در شبکههای مجازی ادعا شده همین شرکت ایتالیایی طرح های زیبایی به فدراسیون فوتبال ایران پیشنهاد داده بوده که شرکت ایتالیایی یا واسطههای آن در فدراسیون فوتبال آنها را رد کردهاند! در عکسها که دقت کنید درمییابید هم تصویر یوز ایرانی روی این طرحها هم حفظ شده بوده است. «تابناک» بر اساس یک گمانهزنی نوشته: «این طرحها در سه رنگ برای پیراهنهای اول، دوم و سوم آماده شده بود اما رفقای ایتالیایی جناب گزارشگر (اشاره به جواد خیابانی)، فقط یک طرح ساده و سفید بدون هیچ زحمتی تولید کرده و به عنوان نمونه به ایران آوردهاند».
باید منتظر ابعاد تازهای از حواشی شکلگرفته درباره پیراهن تیمملی بود؛ پیراهنی که همواره رونمایی از آن طی دورههای مختلف، با حواشی فراوانی همراه بوده است. شاید وقت آن رسیده که فدراسیون فوتبال ایران، دست کم در مواقع حساس و در آستانه بازیهای مهم، با کارشناسان طراحی لباس و بهخصوص استایلیستهای ورزشی مشاوره کند و نه گزارشگران فوتبال و دوستان و آشنایان و افراد غیرمتخصص.
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0